این روزها کم و بیش همه رجال سیاسی از احزاب مختلف، موضوع “مرگ سیاسی احمدی نژاد” را مطرح می کنند، اما هواخواهان وی نظری خلاف این مدعا دارند و معتقدند همینکه رسانه ها به هر خبری(ولو کوچک) از رئیس جمهور سابق واکنش نشان می دهند، نشانه زنده بودن و اهمیت بالای وی در فضای سیاسی ایران است.

کمال رستمعلی یکی از همین هواخواهان است، وی کارش را از کارمندی ساده در استانداری مازندران آغاز کرد و با انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس قوه مجریه به ساختمان سفید استانداری مازندران در میدان شهرداری ساری نقل مکان نمود و بر صندلی مدیرکلی روابط عمومی و امور بین الملل نمایندگی عالی دولت در مازندران تکیه زد. پایان کار احمدی نژاد نیز مصادف بود با آغاز فرمانداری وی به عنوان نخستین فرماندار سوادکوه شمالی، ریاستی که چندان دوام نیاورد و او را از عرصه اجرایی در دولت کنار گذاشت.

حالا او به عنوان رئیس دفتر مجمع نمایندگان مازندران در بهارستان به سر می برد و به رتق و فتق امور جاری این مجمع می پردازد،اما کماکان ارتباط قدرتمند خود را با رئیس جمهور سابق و اطرافیانش حفظ کرده است. رستمعلی علاقمند به شعر و عرفان و تفکر است و از این بابت نیز در بین شعرای مازندرانی چهره ای شناخته شده به شمار می آید. به بهانه خبرهای منتشر شده در خصوص جلسات هفتگی کتابخانه ای احمدی نژاد در ولنجک و حضور وی به عنوان یکی از هماهنگ کنندگان این جلسات با مازندرانی ها به سراغش رفتیم. موضوعی که در همان ابتدای گفتگو توسط وی تکذیب شد.

در ادامه آنچه می خوانید ماحصل گپ و گفتی حدودا ۴۰ دقیقه ای با کمال رستمعلی است.

رستمعلی در ابتدای این گفتگو در پاسخ به پرسش من در باره اینکه ماهیت جلسه های ولنجک چیست گفت: اجازه بدهید بگویم اصلا چیزی به عنوان جلسه وجود ندارد بلکه آنچه شما از آن حرف می زنید تنها دیدارهای مردمی است که میان آقای احمدی نژاد و دوستداران و مدیران سابقش برقرار می شود.

از او پرسیدم حالا که احمدی نژاد هیچ مسئولیت اجرایی خاصی ندارد مردم چرا به وی مراجعه می کنند که رستمعلی در پاسخ “علاقه به رئیس جمهور سابق ” را دلیل این دیدارها دانست و ادامه داد: دیدارهای آقای احمدی نژاد برخلاف آنچه شایع شده است هفتگی نیست ، بلکه روزانه است و نه تنها از استان های مختلف ایران بلکه از دیگر کشورهای جهان هم به دیدار او می آیند و او هنوز در بسیاری از نقاط دنیا هواخواه و دوستدار دارد.

در این بخش موضوع به نظرم اغراق شده رسید و برایم این سوال پیش آمد که چطور کسی که در کشور خودش بعد از ۸ سال ریاست جمهوری امروز کمترین محبوبیت را دارد در دیگر نقاط دنیا آنقدر محبوب است، بنابراین سعی کردم از کمال بخواهم تا کمی بیشتر توضیح دهد. او هم از این پیشنهاد استقبال کرد و گفت: در گذشته هم اینگونه بوده است. آقای ناطق نوری هنوز هم با استانداران قبلی دیدار می کند و خاتمی هم در بنیاد باران مراجعانی دارد. عارف هم سال هاست که دیدارهایی را برگزار می کند اما حساسیتی بر روی این دیدارها نیست.

اینجای حرف بود که به نظرم آمد هر یک از نام های مطرح شده یا هم اینک پستی دارند مثل شیخ ناطق نوری یا بنیاد و حزبی؛ مثل خاتمی و عارف. اما احمدی نژاد تنها پستش عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. رستمعلی که فهمیده بود از پاسخش قانع نشده ام ادامه داد: احمدی نژاد البته شخصیت ویژه ای است. شخصیت خاص ایشان باعث اینهمه جلب توجه است چون ایشان ساختارشکن و مبارز بودند . به عنوان مثال شما به سفر اخیر ایشان به ترکیه دقت کنید؛ استقبال فوق تصور بود. یا طنزپرداز مشهور فرانسوی برای دیدار با ایشان به تهران آمد و این نشان می دهد که آقای احمدی نژاد شخصیتی بین المللی است و نیاز نیست پست و مقامی داشته باشد، بلکه الگوی کاریزماتیکش کارساز است.

به نظرم رسید بحث با فرصت کوتاه ما به نتیجه دلخواه و جامع نخواهد رسید، به همین خاطر موضوع “دانشگاه ایرانیان” را مطرح کردم و از رستمعلی به عنوان یکی از مطلعان سرنوشت این مجموعه را جویا شدم. او هم در پاسخ گفت:دیدگاه مسئولان فعلی وزارت علوم این است که این دانشگاه برای کسب مجوز فعالیت، مراحل قانونی را طی نکرده است اما آقای احمدی نژاد و مسئولان دانشگاه دقیقا خلاف این نظر را دارند و معتقدند کار کاملا قانونی و روی اصول بوده به همین خاطر می خواهند موضوع را از طریق مجاری قانونی پیگیری کنند.

از رستمعلی پرسیدم چرا نظرات شما آنقدر در مورد دانشگاه با هم متفاوت است که او پاسخ داد: ایرادات وزارت علوم سیاسی است،نه علمی و قانونی.

من که هنوز پاسخم را درباره جلسات ولنجک نگرفته بودم بار دیگر به صورت واضح و مستقیم پرسیدم که آیا آقای احمدی نژاد و اطرافیان و وابستگان به وی قصد ورود به انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را دارند یا نه؟ رستمعلی قاطعانه پاسخش منفی بود و نظری خلاف اکثر اصولگرایان مخصوصا اصولگرایان فراکسیون اکثریت مجلس داشت و گفت: اساسا تا این لحظه نه شخص احمدی نژاد و نه حامیان ایشان در سراسر کشور هیچ برنامه سازماندهی شده و از پیش تعیین شده ای برای ورود به انتخابات ندارند و نخواهند داشت چون ایشان قصد ورود ندارند.

رستمعلی با دقت ادامه داد: ممکن است که کسانی که در دولت ایشان پست و موقعیتی داشتند (از فرماندار و استاندار گرفته تا وزیر و غیره) بخواهند در انتخابات شرکت کنند که این ربطی به آقای احمدی نژاد ندارد و موضع شخصی خودشان است. آقای احمدی نژاد هم منعی برای این کار نگذاشته اند.

از فرماندار سابق سوادکوه شمالی پرسیدم که فکر می کند اگر کسی شعارهای احمدی نژاد را در انتخابات مجلس تکرار کند چقدر شانس ورود به بهارستان را خواهد داشت که او پاسخ داد: الان برای این حدس و گمان ها زود است و باید صبر کرد و دید تا آستانه انتخابات چه حوادثی رخ خواهد داد.

از رستمعلی پرسیدم نظرش درباره استانی شدن انتخابات چیست چون به نظر می رسد با شرایط فعلی مجمع نمایندگان و تک تک نمایندگان مازندران چندان هماهنگ نیستند و اثرات بیشتر موضعی و مقطعی است تا منطقه ای و دائمی. او هم با نظر من موافق بود و اعتقاد داشت ظرفیت مجمع نمایندگان بسیار بیشتر از چیزی است که هم اینک دیده می شود.

رستمعلی گفت که به نظر می رسد نمایندگان مازندران در مجلس دهم باید فکری اساسی به حال مجمع بکنند تا نتایج مثبت بیشتری از آن به دست آید.

بعد ادامه داد: در مورد استانی شدن هم باید بگویم اینکار هم فوایدی دارد و هم مضراتی. باید بیشتر روی آن کارشناسی شود. هر وقت چکیده طرح خوب و کامل بود می توان در باره اش قضاوت کرد اما حالا خیلی زود است.

این چهره سیاسی نزدیک به رئیس جمهور سابق در واکنش به اظهاراتی درباره مرگ سیاسی رئیس جمهور گفت: آقای احمدی نژاد با این حرف ها تمام نمی شود و من نمی دانم چرا هر شب یکی می گوید احمدی نژاد مرده اما فردا صبح ایشان به طرز محیرالعقولی مجددا زنده می شود. آقای احمدی نژاد تفکری زنده است که نمی میرید.
نقل از وارش
عالین نجاتی

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

CAPTCHA ImageChange Image