• صفحه خانگی
  • <
  • سیاسی
  • <
  • قیاس مع الفارق حسینیه ارشاد با دانشگاه آزاد! آقای هاشمی حسینیه ارشاد مرکز فساد بود یا مبارزه علیه رژیم/ دانشگاه آزاد ملک شخصی خاندان شما است

به گزارش نقل به نقل از سرویس سیاسی آفتاب ری؛ اولا حسینیه ارشاد محفلی برای تجمع و حضور نیروهای انقلابی علیه رژیم شاه بود یعنی کانونی علیه رژیم… با این ادعای آقای هاشمی در خصوص تصویب اساس نامه به گونه ای که مورد خدشه رژیم قرار نگیرد، چند سوال مطرح می شود.

اینکه آقای هاشمی در تصویب اساسنامه دانشگاه آزاد هم قصد داشته است تا همانند حسینیه ارشاد که کانونی علیه رژیم شاهنشاهی بوده است، کانونی ضد نظام اسلامی سازمان دهد؟! هرچند بعضا دانشگاه آزاد عملکردی داشته است که این ذهنیت درباره آن نیز تقویت می شود.

ضمن اینکه هیچ وقت و هیچ گاه در حسینیه ارشاد این هجم از فساد که در دانشگاه آزاد اتفاق افتاده و اسنادش در ذهن و خاطره ما دانشجویان ثبت و ماندگار است، وجود نداشت.

آقای هاشمی حسینیه ارشاد برای ملت بود؛ مانند دانشگاه آزاد که گفته اید متعلق به ما و فرزندان ماست، ملک مطلق شما نبود و از سویی واقعا قیاس دوران شاهنشاهی با نظام اسلامی چه معنایی دارد؟!

ملت عزیز ایران ما دانشجویان برای ثبت در تاریخ و اطلاع شما در روزهایی که خاطره گویی باب است از آنچه در طول سال های اخیر بر ما رفته است این بیانیه را منتشر می کنیم.

سرانجام در اسفند ماه سال ۹۰ مطالبه گری و عدالتخواهی جنبش دانشجویی در تقابل با قانون گریزی و نظارت ناپذیری، یعنی مدیریت سابق دانشگاه آزاد به بار نشست، تخت فرمانروایی شکست و امپراطوری سی ساله آقای جاسبی در دانشگاه آزاد خاتمه یافت.

این تحول بزرگ که به عبارتی جشن اجبار به قانون گرایی دانشگاه آزاد از سوی جنبش دانشجویی لقب گرفت، ماحصل تلاشی ۶ ساله و پرداخت هزینه های گزافی چون توبیخ، اخراج، ضرب و شتم و حتی بازداشت دانشجویانی بود که برای بازگرداندن حق بیت المال به آن، از جان و مال خود گذشتند و به میدان پیکار با باند قدرت و ثروت آمدند.

البته نباید فراموش ساخت که برخورد دانشجویان با دانشگاه آزاد، یک مشکل شخصی، حزبی و یا گروهی نبود. بلکه حرکت این دانشگاه بر ریل قانون گریزی و تخلفات گسترده و پاسخگو نبودن به هیچ دستگاه نظارتی بود که این تلاش ۶ ساله را به دنبال خود داشت.

هرچند که در انتهای این راه نیز گروه اقلیت حاضر در هیات امنای وقت، با تمسک به روش های منقضی شده ی دوران جاهلیت و ایام فتنه انتخاباتی که در آن شکست خورده بودند، مجددا رای عمومی و محوریت و فصل الخطاب بودن قانون را قبول نداشته و متوهمانه عقیده داشتند که رای گیری در صورتی مورد قبول است که گزینه آنها در آن پیروز شود! و بدین صورت مجدداً به جرزنی و قانون گریزی روی آوردند.

آن زمان ما به این گروه اقلیت و خود محور که همچون یاران قدیمشان انحصار طلبی را سرمشق خود ساخته اند هشدار دادیم که زمان اشراف سالاری به پایان رسیده است و دوران جدیدی در تمکین به قانون برای آنها فرا رسیده است.

و اما بعد…

در پی تصویب اساسنامه جدید دانشگاه آزاداسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و سپس ابلاغ آن توسط ریاست جمهوری، سرانجام و پس از سال‌ها ممارست و پیگیری دانشجویان، یکی از حلقه‌های اصلی زنجیر باندهای قدرت و ثروت که در دانشگاه آزاد شکل گرفته بود بالاخره از هم پاشید و پایه‌های مدیریت بلند مدت و غیرقانونی جعفر علی جاسبی فرزند اسکندر متولد ۱۳۲۳ که از سال ۱۳۶۱ همزمان با تشکیل دانشگاه آزاد شکل گرفته بود، فرو ریخت.

جاسبی که در دوران مدیریت خود متهم به فساد مدیریتی و اقتصادی در موارد بسیاری است، همزمان با انتخابات ریاست جمهوری دهم، بسیاری دیگر از بی‌قانونی‌های وی و مجموعه مدیریتی تابع او نیز آشکار شد و موجبات نارضایتی بیش از پیش دانشجویان و البته عموم مردم را فراهم آورد.

این مطالبه موضوعی بوده که قبل از هر طیف و گروهی توسط دانشجویان مطرح گشت است و سپس در محافل دیگر و توسط افراد مختلف بیان شد. پاییز ۸۵ بود که اولین بار مسئله دانشگاه آزاد مطرح شد تا جایی که عرصه تقابل مافیای دانشگاه آزاد و حامیان آن‌ها با دانشجویان هر روز شدیدتر شده و به حوزه‌های دیگر نیز راه یافت و با پیوندهایی دیگر به موضوعی همگانی بدل شد.

در ادامه بسیاری از لابی‌های فراگیر و بعضاً بسیار قدرتمند دانشگاه آزاد وارد صحنه شدند و به هر نحو ممکن برای بقای جاسبی و نابودی دشمنان(!) به نقش آفرینی پرداختند.

از بارزترین و شاخص‌ترین این نقش آفرینان، می‌توان از آقای هاشمی رفسنجانی نام برد. وی در برهه‌های مختلف و شرایط گوناگون آشکارا و نهان به حمایت از جاسبی پرداخت، به حدی که وی گفت: «دانشگاه آزاد همیشه مزاحمان و حسودانی داشته است و عده‌ای فقط برای کسب شهرت با دانشگاه آزاد مخالفت می‌کنند» و یا در آستانه طرح وقف غیرقانونی و یک شبه اموال دانشگاه آزاد که می‌رفت در سایه اهمال مسئولان و البته نمایندگان به بزرگترین سرقت تاریخ بیانجامد، ایشان در کمال ناباوری می‌گفت:«دانشگاه آزاد متعلق به ما و فرزندان ماست»(!)

اما با تمام حمایت‌های پیدا و پنهان هاشمی و دیگر حامیان آقای جاسبی، دانشجویان از عدالتخواهی خود دست برنداشتند و از سال ۸۵ تا کنون بیش از صدها جلسه نقد و بررسی فعالیت‌های دانشگاه آزاد را در بسیاری از دانشگاه‌های کشور برگزار کرده‌اند که نه تنها این جلسات با حضور جاسبی و یا نمایندگان دانشگاه آزاد همراه نبوده است، بلکه به جای آن‌ها اتوبوس‌های آدم‌های دانشگاه آزاد به سوی جلسات روانه شدند و در بسیاری از موارد چماقداران حامی وی با به جنجال کشیدن جلسات، حتی به ضرب و شتم منتقدان دانشگاه آزاد و ریاست عالیه! آن مبادرت ورزیدند.

از سویی دانشجویان منتقد عبدالله جاسبی در دانشگاه‌های تهران، امیرکبیر، علامه طباطبایی و همدان و… با جراحات فراوان از جلسات بیرون آمدند و از سویی دیگر در دیگر دانشگاه‌ها منتقدین با تعقیب چماقداران بدرقه شدند.

این اعتراضات به حدی دامنه‌دار شد که نمایشگاه‌های تخلفات دانشگاه آزاد در بسیاری از دانشگاه‌های کشور برگزار شد و انتقادات گوناگون و  فراوان دانشجویان در کنفرانس‌های خبری و نشریات دانشجویی به حد اعلی رسید.

هرچند این انتقادات و اعتراضات دانشجویان بدون پاسخ نماند و باعث پرداخت هزینه‌های فراوان از سوی آن‌ها شد ولی پایانی بر انتقادات دانشجویان نبود. از جمله هزینه‌پردازی دانشجویان، همین بس که بسیاری از این دانشجویان با نفوذ مافیای قدرت و ثروت در قسمت‌ها و نهادهای مختلف درون دانشگاهی و برون دانشگاهی، به علت عدالتخواهی توبیخ و یا تعلیق از تحصیل شدند و حتی تعدادی نیز  روانه دادگاه‌ها و بازداشتگاه‌ها شدند.

عضو اسبق شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل از همین دست دانشجویان بود که با شکایت و اعمال قدرت مافیایی مجموعه مدیریتی دانشگاه آزاد به سه ماه و یک روز حبس محکوم شد. اتهام وی تشویش اذهان عمومی و ادعای کذب علیه این دانشگاه بود، حال اینکه محکومیت این فعال دانشجویی تنها به خاطر گفتن این عبارت بود که: «دانشگاه آزاد با داشتن بیش از ۵۰ درصد از دانشجویان به هیچ مرجعی پاسخگو نیست.» (!)

اما از دیگر موارد اعتراضی دانشجویان، کندی روند بررسی و اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.

اصلاحی که با گذشت چند سال به فرآیندی فرسایشی بدل شد و این طولانی شدن مزید بر علت شد که انتقادات دانشجویان به سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز روانه شود، تا حدی که دانشجویان معترض به روند رسیدگی به اساسنامه دانشگاه آزاد در بهمن ماه ۸۷ در مقابل شورای عالی انقلاب فرهنگی تجمع نمودند و خواستار سرعت بخشیدن این روند شدند

تا در نهایت اساسنامه جدید دانشگاه آزاداسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب و سپس توسط ریاست جمهوری ابلاغ شد و سرانجام و پس سال‌ها ممارست و پیگیری دانشجویان، اولین جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد در تاریخ۳۰ آذر سال ۹۰ در محل دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد تشکیل شد تا برای ریاست جدید دانشگاه تعیین تکلیف شود و پس از ۳ ماه مسئله دانشگاه آزاد و مدیریت مادام العمری آن در فرایندی قانونی و البته طولانی –به دلیل کارشکنی های باندهای قدرت و ثروت- سامان یافت.

و حالا آقای هاشمی که گفته بود دانشگاه آزاد متعلق به ما و فرزندان ماست، در قیاسی عجیب مدعی شده اند که رژیم شاه حسینیه ارشاد را تصرف نکرد ولی نظام اسلامی دانشگاه آزاد را تصرف کرد!

اولا حسینیه ارشاد محفلی برای تجمع و حضور نیروهای انقلابی علیه رژیم شاه بود یعنی کانونی علیه رژیم… با این ادعای آقای هاشمی در خصوص تصویب اساس نامه به گونه ای که مورد خدشه رژیم قرار نگیرد، چند سوال مطرح می شود.

اینکه آقای هاشمی در تصویب اساسنامه دانشگاه آزاد هم قصد داشته است تا همانند حسینیه ارشاد که کانونی علیه رژیم شاهنشاهی بوده است، کانونی ضد نظام اسلامی سازمان دهد؟! هرچند بعضا دانشگاه آزاد عملکردی داشته است که این ذهنیت درباره آن نیز تقویت می شود.

ضمن اینکه هیچ وقت و هیچ گاه در حسینیه ارشاد این هجم از فساد که در دانشگاه آزاد اتفاق افتاده و اسنادش در ذهن و خاطره ما دانشجویان ثبت و ماندگار است، وجود نداشت.

آقای هاشمی حسینیه ارشاد برای ملت بود؛ مانند دانشگاه آزاد که گفته اید متعلق به ما و فرزندان ماست، ملک مطلق شما نبود و از سویی واقعا قیاس دوران شاهنشاهی با نظام اسلامی چه معنایی دارد؟!

آقای هاشمی عزیز

شما خود رئیس جمهور و رئیس مجلس بوده اید و اکنون رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید و از شما اینگونه اظهارات و ادعای بی قانونی بودن روند پایان دادن به مافیای قدرت و ثروت در دانشگاه آزاد بعید است. هر کس نداند شما نیک به خوبی نظر امام خمینی(ره) پیرامون لازم الاجرا بودن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را می دانید.

ما دانشجویان که حداقل چند سال از مدیریت سی و چند ساله آقای جاسبی را در ذهن داریم در خاطرمان هست که چگونه شهریه های دانشجویان در ستادهای انتخاباتی شما و جریان نزدیک به شما خرج می شد! البته شاید شما ندانید؛ اما باید به عرضتان برسانیم آنطور که در صدر این وجیزه گفته شد، ما هر وقت خواستیم به این مسئله اعتراض کنیم، با چماغداران جناب جاسبی مواجه شدیم. لااقل بگذارید مثل آن خاطراتی که از ایام حشر و نشرهای خصوصی که فقط شما بوده اید و امام، ۲۰ و چند سالی بگذرد بعد تاریخ را آنگونه که خواستید تحریف کنید.

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

CAPTCHA ImageChange Image