فقیه جهان اسلام/ ابن شهرآشوب ساروی

  • توسط سرویس خبر
  • فروردین ۱۶, ۱۴۰۰
  • ۰
ابن شهرآشوب ساروی

به بهانه ۱۸ شعبان سالروز وفات این عالم و مفسر و فقیه جلیل و رجالی بزرگ

“ابوجعفرمحمد بن علی بن‌شهرآشوب بن ابونصر بن‌ابوالجیش” مازندرانی ملقب به رشیدالدین و عزالدین و مشهور به “ابن‌ِ شهرآشوب ساروی” ‌مازندرانی دانشمند مسلمان و یکی از مروج مذهب تشیع است که در صده چهارم و پنجم هجری زندگی می‌کرد.
ابن شهرآشوب از عالمان شجاع و بصیری بوده، که با وجود حاکمیت مطلق مکتب ارتجاعی و جاهلی سقیفه در جهان اسلام، به روشنگری دینی پرداخته و جریانات، اعتقادات، فرق،مذاهب، ائمه و حاکمیت انحرافی برآمده از مکتب سقیفه را در مثالب النواصب تبیین کرده و امکان انتخاب اسلام ناب محمدی را برای مسلمانان حقیقت‌جو و آزاداندیش فراهم آورده است.
دیدگاه‌های ابن شهرآشوب به حدی منصفانه،فاخر، مودبانه و از چنان بن مایه علمی و سندی متقن برخوردار است که حتی تحسین علمای حقیقت جو و آزاد اندیش اهل سنت را به همراه داشته است.
هرچند برخی او را عراقی دانسته بودند اما محققان علوم دینی با تکیه بر نسبت سَرَوی که به این مفسر محدث ادیب و فقیه بزرگ شیعه همچنین به پدر و جدش داده‌ شده اصالت این خاندان را از شهر ساری مازندران دانسته‌اند.
ابوجعفر سفرهای متعددی به مناطق مختلف بلاد اسلامی داشت و در منابع تاریخی درباره آغاز سفرهای علمی‌اش تنها به این نکته اشاره شده که در پی اختلاف با فرماندار مازندران آن‌جا را ترک کرده و همزمان با خلافت مقتفی در بغداد به این شهر وارد شده‌است.
وی در این شهر به اندرز و مناظره پرداخت و نزد خلیفه جایگاه والایی یافت ولی پس از مدتی اقامت در بغداد به موصل و سپس به حلب رفت اما با بررسی اسناد تاریخی می‌توان دریافت که وی پیش از ترک مازندران سفرهایی به خراسان خصوصا  شهر نیشابور داشته‌است.
ابن شهرآشوب پس از سالیانی اقامت در حوزه‌های علمیه ایران و استفاده از محضر دانشمندان و استادان بزرگ و مسافرت‌های علمی در نقاط مختلف ایران شامل مازندران مشهد  نیشابور سبزوار ری کاشان اصفهان و همدان در سال ۵۴۷ هجری قمری با کوله‌باری از دانش و معنویت از همدان به بغداد رفت.
بغداد در آن روزگار پایتخت عباسیان و مشهورترین مرکز علوم اسلامی بود که دانشمندان بسیاری در آن زندگی می‌کردند شهر آشوب ساروی نیز در این شهر اقامت کرد و به آموزش دانش‌ها و فنون مختلف پرداخت وی همچنین در آن رشته‌ها کتاب‌ها نوشت.
با بررسی آثار برجای مانده از دانشمندان هم عصر ابن‌شهرآشوب احتمال داده شده‌است که این دانشمند در بیهق ری کاشان اصفهان  همدان مشهد نیز مدتی ساکن بوده اما وی تا سال‌های ۵۵۲ یا ۵۵۴ شمسی در بغداد ساکن بود و انگار تا زمان خلافت مستضی نیز در بغداد می‌زیسته‌است.
با این‌که در زمان ابن شهرآشوب دانشمندان و عالمان بزرگی وجود داشته‌اند که مورد احترام مردم و از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند در این میان مقام علمی و موفقیت ابن‌شهرآشوب جایگاه خاصی داشت.
او به هر شهری از مملکت‌های اسلامی دارای حوزه علمیه که می‌رفت سرآمدشان می‌شد و کار آموختن به دیگران و بحث و پرورش شاگردان را جدی و چشمگیرتر آغاز می‌کرد.
در دوران خلافت مستضی به دلیل کوشش در گسترش باورها و افکار حنبلی و اقتدار علمای حنبلی در بغداد این شهر دیگر جای مناسبی نبود رفته‌ رفته فعالیت‌های چشم‌گیر ابن شهرآشوب از سوی مخالفان نادیده گرفته می‌شد و او را تضعیف می‌کردند از این رو بغداد دیگر مکان مناسبی برای ارائه فعالیت ابن‌شهرآشوب نبود.
این دانشمند مازندرانی بغداد را به قصد شهر تاریخی و عالم‌پرور حله ترک کرد و در سال ۵۵۰ یا ۵۵۱ خورشیدی کرسی درسش را در حله رونق بخشید و شروع به آموختن و شاگرد پروری کرد و مدتی بعد به شهر حلب وارد شد و تا پایان زندگی خود در آنجا زندگی کرد و در مورد علت انتخاب شهر حلب گفته شده است زیرا در این شهر احترامی خاص برای امامی مذهبان قائل بودند.
این دانشمند شهیر مازندرانی در شب جمعه۲۲ شعبان ۵۸۸ هجری قمری تقریبا برابر ۱۷ شهریور ۵۷۱ هجری خورشیدی در حلب درگذشت و در جبل الجوشن در نزدیکی محلی مشهور به مشهد الحسین (ع) به خاک سپرده شد.
جایگاه علم در خانواده این عالم مازندرانی آنقدر رفیع بوده است که پدرجد وی نیز انسانی عالم و روحانی بوده است شهرآشوب در طول زندگی خود هزاران نفر از شیفتگان علوم مختلف اسلامی همچون علامه سید محمد بن زهرهٔ حلبی، علی بن شعرهٔ حلی جامعانی، شیخ تاج‌الدین حسن بن علی دربی، شیخ یحیی بن محمد سوراوی، یحیی بن ابوطی حلبی، سیدکمال‌الدین حیدرحسینی، ادریس حلی، ابن بطریق حلی، ابن ابوطی حلبی و ابن زهرهٔ حلبی را نام برد را به شاگردی پذیرفت و آنان را از علوم اسلامی سیرآب کرد.
او همچنین در طول دوران علم‌آموزی خود در محضر علمای بنام زمان خود همچون احمدغزالی جارالله زمخشری ابوعلی طبرسی ابوالحسن بیهقی فریدخراسان خطیب خوارزمی و قطب‌الدین راوندی تلمذ کرد واین تلاش در راه علم اندوزی با ذخیره‌ای که از علم در خانواده خود داشت زمینه شهرت وی حتی بیش از پدران خود را برای این عالم بزرگ ایران زمین فراهم کرد.
این دانشمند مسلمان در طول زندگی پربار خود بیش از ۲۰اثر گرانسنگ برجای گذاشت که ازآن جمله میتوان به مناقب آل ابی طالب، الاربعین فی مناقب سیده النسا، فاطمه الزهرا، متشابه القرآن،الاسباب و النزول علی مذهب آل الرسول‏صلی‏الله‏علیه‏وآله، معالم العلما، انساب آل ابی‌طالب‏علیه‏السلام، مناقب النواصب و مائده‌ الفائده، المحزون المکنون فی عیون الفنون، اعلام الطرائق فی الحدود و الحقائق و الاوصاف، المثال فی الامثال، الاسباب، الحاوی، الانصاف، المنهاج اشاره کرد که در این بین سه اثر ارزشمند مناقب، معالم العلما و متشابه القرآن دارای شهرت بیشتری هستند.
وی یک دانشمند ایرانی دارای عیار جهانی است که با وجود پرداختن به ظریف‌ترین مسائل مربوط به مذاهب اسلامی کتب وی درزمان خود و چه در زمان حال دارای تایید بسیاری از علمای سنی مذهب نیز بوده و است.
ابن شهرآشوب آن چنان محل اجماع علماء اهل سنت بود که هم اساتید و هم شاگردان بنامی همچون ابوعبدالله محمد بن احمد نطنزى، مولف کتاب «الخصائص العلویه على سائر البرایه»، جارالله زمخشرى معتزلى (متوفى ۵۳۸ ق)و همچنین خطیب خوارزمى عالم شهیرحنفی مذهب و مولف کتبی چون المناقب و مقتل الحسین در بین علماء  اهل سنت داشت.
در عظمت علمی و نگاه اصولی و دانش بنیان ابن شهرآشوب به مساله حیاتی تقریب و احترام او نزد قاطبه علماء اهل سنت همین بس که علما و رجال پژوهان سنی مانند ابن حجر عسقلانی، فیروزآبادی، جلا‌ل‌الدین سیوطی و صلاح‌الدین صفدی از وی چنین یاد می‌کنند: «رشید‌الدین محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی از رؤسای طایفه شیعه است».
ابن شهر آشوب از کودکی حافظ قرآن بود و هشتاد سال زندگی کرد، در اصول شیعه به منتهای درجه مهارت رسید به طوری که از شهرها طالبین علوم به سویش می‌شتافتند؛ وی در علوم قرآن و عربیت و نحو و وعظ، در عصر خلافت «المقتفی بالله» عباسی بر همه کس مقدم بود، المقتفی به دیده اعجاب به وی می‌نگریست و او را خلعت پوشانید.
او مردی نورانی و خوش رو بود گفتارش راست و بیانش ملیح، علمش بسیار، تواضع و عبادت و تهجدش در پیشگاه خداوند زیاد و همه اوقات با وضو بود.
ابن شهرآشوب بیش از همه علمای سنی عصر خویش بر منابع کلامی، تاریخی و فقهی اهل سنت تسلط تام داشته و مطالب متنوعی که از صدها کتب اهل سنت در مثالب آورده گواه نگاه تقریبی او در تالیف مثالب النواصب است.
کتب محاسن الجوابات از قاضی ابوالحسن الجرجانی، صفوه التاریخ از الصفوانی، الجامع فی الخاتم از بیهقی، کتاب التختم از محمد بن یحیی المحتسب، دارئه الحد عمن یتعاطی الغلمان از جاحظ، الامتزاج از ابوحیان توحیدی، شواهد التنزیل از حسکانی حنفی، کتاب ابی عبدالله محمدبن علی السراج، کتاب الاعتماد از الملک الصالح، تاریخ، القاضی ابی بکر احمد بن کامل، التعریض، ابو بکر المرزبانی، التفسیر، ابو الجیش بلخی، تاج التراجم، ابو المعالی شاهفور، تفسیر بلخی معتزلی، فرق الفرق ابی منصوربغدادی و مقالات ابی الحسین الرفاءالرازی نمونه کتبی است که ابن شهر آشوب مطالبی از آنها را در کتب خود آورده است.

و اما ابن شهرآشوب بابلی کیست؟

همیشه در طول تاریخ حوادث و وقایعی رخداده است که بطور کامل و جامع ثبت نشده و یا بدست ما در عصر حاضر نرسیده است. یکی از این حوادث تشابه نام دو شخصیت مذهبی است که از لحاظ زمانی و مکانی در برخی موضوعات مشابه و در برخی موضوعات مغایر می‌باشند. این موضوع بطور جامع ثبت نشده و همچنین بررسی جامعی نیز صورت نگرفته است.

سوالات اصلی این پژوهش: آیا ملامحمدبن شهرآشوب بابلی همان ابن شهرآشوب ساروی است؟
آیا با توجه به مدارک معماری بقعه ملامحمدبن شهرآشوب شهرستان بابل می‌توان این تشابه و یا مغایرت را بررسی و مورد بحث قرار داد؟
معرفی شخصیت ابن شهرآشوب ساروی و ملامحمد بن شهرآشوب بابلی:
ابن شهرآشوب ساروی: رشیدالدین ابوعبدالله محمد بن علی بن شهر آشوب ساروی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب از عالمان برجسته شیعی قرن ششم هجری است که در گسترش و تعمیق اندیشه های شیعی نقش برجسته ای داشت. پدر و پدربزرگ او از عالمان دین بودند و زمانی در مازندران پرچم شیعه را در دست داشتند که شیعیان دوازده امامی مازندران بیش از ۵۰۰ نفر هم نبودند. ابن شهر آشوب حدود ۴۸۸ ه ق در مازندران به دنیا آمد و ۵۸۸ در شهر حلب (در سوریه امروزی) از دنیا رفت. پیکرش را در همان شهر در منطقه جوشن به خاک سپردند اکنون از مزارش آثاری باقی نمانده است. ابن شهر آشوب در مازندران بالید و از آن جا به مراکز علمی دیگر شهرها مانند خراسان، سبزوار، نیشابور، ری، کاشان، اصفهان، همدان،بغداد،حله، موصل و حلب سفر کرد و به تدریس، وعظ، خطابه و نیز هدایت مردم روی آورد و آثار زیادی از جمله کتاب معروف «مناقب»، «متشابه القرآن» و «معالم العلما» را نگاشت. در این جا به اختصار شرح حال،آثار، جایگاه و خدمات این عالم بزرگ شیعی اشاره می‌شود (درگاهی، ۱۳۹۱: ۱۱ و ۱۲)
ملامحمدبن شهرآشوب بابلی: دقیقا معلوم نیست بقعه ملامحمد بن شهر آشوب به چه کسی تعلق دارد و این بقعه مدفن چه شخص یا فردی است. دکتر منوچهر ستوده در کتاب از آستارا تا استارآباد (جلد چهارم) در این مورد آورده است: «مسلما این مقبره مرقد شیخ رشیدالدین ابوجعفر محمدبن علی بن شهر آشوب السروی نیست که از فحول و علما قرن ششم و اهل ساری بوده و در زمان المتقی (۵۵۵ – ۵۳۰) در بغداد بر منبر می‌رفت. زیرا وی به حلب مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آنجا بود و در شعبان سال ۵۷۹ رخت به سرای باقی کشید و همانجا در دامنه کوه جوشن در مشهد محسن السقط بن حسین بن علی به خاک سپرده شد.
شاید این مقبره مرقد پدر او باشد که علی نام داشت و پسر شهر آشوب بود، یا شخص دیگری از مردان این خاندان است که معروف به شهر آشوب یا ابن شهر آشوب بوده اند» (ستوده، ۱۳۷۴: ۳۰۱ و ۳۰۲).
در کتاب بابل شهر بهار نارنج نیز درباره فرد مدفون شده در این بقعه چنین عنوان شده است:
«دقیقا معلوم نیست این مقبره به چه کسی تعلق دارد. در زیارت نامه ای که در ۱۳۱۰ ه.ش نوشته شده نام محمد بن شهرآشوب ذکر شده و با شیخ رشیدالدین ابوجعفر محمدبن علی بن شهرآشوب ساروی که در قرن ششم هجری می‌زیسته است تشابه اسمی دارد. شیخ رشیدالدین در حلب مدفون است. شاید این مقبره متعلق به محمد بن علی بن شهرآشوب بن بنگرکلایی باشد که در میان اهالی به نام مقبره ملاعلی شهرت دارد (گروه مولفان، ۱۳۷۹: ۵۰۹).
از آنجایی که مردمان مازندران نسبت به بزرگان و علمای دین ارادت خاصی داشته اند همین ارادت و احترام را نسبت به نوادگان و بازماندگان آن بزرگواران ادا می‌داشته اند. گویای این مطلب خیل عظیمی از امامزاده ها و بقاع متبرکه موجود در این ناحیه می‌باشد. این بنا با توجه موارد یاد شده در بالا، احتمال به یقین متعلق به یکی از نوادگان ملامحمد بن شهر آشوب می‌باشد که در دوره های بعد از قرن ششم ه.ق می‌زیسته است(۲). (پیرزاد، ۱۳۸۹: ۱۷)
لازم به ذکر است که نگارنده سرپرست فعالیت های مرمتی بقعه در طی سالهای ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۴ بوده که در طی این سالها افرادی به زیارت بقعه آمده که خود را از نوادگان ابن شهرآشوب معرفی کرده و در ضمن خاندان ابن شهرآشوب را خاندانی بزرگ معرفی نموده که تعدادی از این افراد هنوز در شهرهای مازندران بخصوص قایمشهر ساکن می‌باشد(۳).
در این بخش بقعه ملامحمدبن شهرآشوب بابلی مورد بررسی قرار می‌گیرد:

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

موقعیت بقعه ملامحمد بن شهرآشوب بابلی: در بخش مرکزی شهرستان بابل در دهستان گتاب (به فتح گاف و سکون ت و ب) روستای کوچکی بنام بنگرکلا (به کسرب, سکون نون, فتح گاف و ضمه کاف) وجود دارد. در این روستا که در ۱۴ کیلومتری جنوب بابل واقع شده است، بقعه متبرکه ملامحمد بن شهر آشوب قرار دارد که در نظر اهالی محل و روستاهای اطراف از ارزش و قداست خاصی برخوردار است. (پیرزاد، ۱۳۸۹: ۱۶)

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

CAPTCHA ImageChange Image